جایگزینی آرد ضایعات کشتارگاهی طیور به جای آرد ماهی در جیره غذایی مرحله پرواری ماهی قزل آلای رنگین کمان در آب لب شور
نفیسی بهابادی محمود,محمودزاده همایون,سلطانی مهدی,احمدی محمدرضا
مجله تحقیقات دامپزشکی (دانشگاه تهران) 1380; 56(2):33-40.
به منظور مطالعه ارزش غذایی آرد ضایعات کشتارگاهی طیور در رشد ماهی قزل آلای رنگین کمان و جایگزینی آن با آرد ماهی در جیره غذایی ماهی قزل آلا، ماهیان پرورشی با میانگین وزن 92.20-0.22 گرم به مدت 90 روز با استفاده از جیره غذایی حاوی آرد ضایعات کشتارگاهی طیور تغذیه شدند. این ماده غذایی از سطح صفر تا 50 درصد آرد ماهی مصرفی در جیره غذایی قزل آلا در 3 تیمار غذایی مورد استفاده قرار گرفت. سطح انرژی در هر سه تیمار غذایی یکسان انتخاب شد ولی میزان پروتئین تیمارها (حداقل و حداکثر) 2.37 درصد و میزان چربی تیمارها (حداقل و حداکثر) 0.74 درصد با یکدیگر اختلاف داشت. هر تیمار شامل سه تکرار و غذای مصرفی روزانه براساس 2 درصد وزن توده زنده (Biomass) هر حوضچه سه مرتبه در روز به مصرف ماهیان پرورشی رسید. توده زنده حوضچه ها هر 15 روز یکبار طی عملیات زیست سنجی محاسبه و شاخصهای رشد از قبیل افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی ضریب کارآیی پروتئین، ضریب رشد ویژه و ارزش تولیدات پروتئینی تعیین گردیدند. نتایج حاصله نشان داد که آرد ضایعات کشتارگاهی طیور می تواند بدون نیاز به غنی سازی با اسیدهای آمینه و بدون اینکه تاثیر زیان آوری بر رشد قزل آلا داشته باشد و به منظور کاهش هزینه های ناشی از مصرف آرد ماهی در جیره غذایی ماهی قزل آلا تا سطح 50 درصد آرد ماهی مصرفی جایگزین شود.
بررسی اثر سطوح مختلف جایگزینی کنجاله کانولا به جای آرد ماهی بر لیپیدها و لیپوپروتئین های سرم خون ماهی قزل آلای رنگین کمان 100 گرمی (Oncorhynchus mykiss)
صفری امید*,بلداجی فتح اله,حاجی مرادلو عبدالمجید
* گروه محیط زیست و منابع طبیعی، دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش و سازندگی بهار 1387; 21(1 (پی آیند 78) در امور دام و آبزیان):74-80.
منابع پروتئین گیاهی نقش مهمی در کاهش هزینه جیره های غذایی بر عهده دارند. علاوه بر این، استفاده از این منابع در جیره غذایی ماهی اثرات متابولیکی مختلفی دارد. در این تحقیق از کنجاله کانولا (حاوی 12.5 میکرومول گلوکوسینولات در گرم ماده خشک) در 5 سطح جایگزینی 10، 20، 30، 40 و 50 درصد به جای آرد ماهی همراه با جیره شاهد در سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. تعداد 216 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان با وزن متوسط 15±100 گرم انتخاب و در 18 وان (هر وان 12 قطعه) توزیع و پس از 2 هفته سازگاری، به مدت 56 روز با 6 جیره آزمایشی تغذیه شدند. در روز 56 آزمایش، از هر جیره بطور تصادفی 9 ماهی انتخاب، بیهوش و سپس از آنها خونگیری شد. پس از جداسازی سرم، میزان کلسترول تام، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین با چگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی پایین و لیپوپروتئین با چگالی خیلی پایین اندازه گیری شد. این جایگزینی سبب ایجاد تفاوت معنی داری در معیارهای مورد ارزشیابی در مقایسه با جیره شاهد شد (p>0.05). با افزایش سطح جایگزینی، میزان کلسترول تام، تری گلیسرید، لیپوپروتئین های با چگالی پایین و بسیار پایین و شاخص تصلب شرائین بطور معنی داری (p>0.05)، کاهش و میزان لیپوپروتئین با چگالی بالا، میزان رشد ویژه (به جز جیره های حاوی 30، 40 و 50 درصد کانولای جایگزین)، شاخص وزن بدن (به جز جیره های حاوی 10 و 20 درصد) و وزن نهایی (به جز جیره های حاوی 10 و 20 درصد) بطور معنی داری (p>0.05) نسبت به جیره شاهد افزایش یافت. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که جایگزینی کنجاله کانولا تا سطح 50 درصد بجای آرد ماهی جیره شاهد، بر اساس مطالعه های سرم خون ماهی و رشد امکان پذیر است.
کلید واژه: قزل آلای رنگین کمان، کنجاله کانولا، لیپیدها و لیپوپروتئین های سرم
بررسی میگوهای پرورشی و دریایی سواحل جنوبی ایران از نظر آلودگی به ویبریوهای دریایی با تاکید بر ویبریوکلرا در تابستان و پاییز 1379
حسینی هدایت,چراغ علی عبدالمجید,یلفانی روزبه,رضویلر ودود
حکیم تابستان 1381; 5(2):113-118.
با توجه به اهمیت اقتصادی صادرات میگو برای کشور و گزارش مواردی از بیماری وبا به ویژه در استان های جنوبی کشور و در نظر داشتن اپیدمیولوژی بیماری و احتمال آلودگی محصولات دریایی به دلیل ورود فاضلابهای شهری و روستایی این مناطق به آبهای ساحلی که در پرورش میگو مورد استفاده قرار می گیرند تحقیقی در مورد وجود آلودگی میگوهای پرورشی و دریایی سواحل جنوبی ایران به ویبریوکلرا انجام گرفت. بر این اساس از میگوهای پرورشی و دریایی استانهای بوشهر، بندرعباس و خوزستان نمونه گیری به عمل آمد و طی سه مرحله نمونه برداری تعداد 770 نمونه میگو جمع آوری گردید. هر نمونه حاوی 25 گرم میگو بود که در کیسه استریل جمع آوری گردید و در سرما در مدت کوتاهی به آزمایشگاه منتقل گردید و پس از غنی سازی در محیط انتخابی و کشت در محیط های اختصاصی و انجام آزمونهای دقیق باکتری شناسی بر روی این نمونه ها در هیچ مورد ویبریو کلرا از نمونه های میگو جدا نگردید. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق 4 گونه از ویبریوهای دریایی به نام های پاراهمولیتیکوس، دامسلا، آلژینولیتیکوس، فلوویالیس جدا گردید که در مقایسه با ویبریوکلرا از اهمیت بسیار کمتری برخوردارند و بیشتر در ایجاد عفونت های خارج روده ای نقش دارند ولی هیچ ویبریوکلرایی در نمونه های تحت بررسی یافت نشد. اگرچه در حال حاضر آلودگی به ویبریوکلرا در میگوهای پرورشی دریایی ایران بسیار غیر محتمل به نظر می رسد با این وجود توصیه به جلوگیری از ورود فاضلاب ها به آبهای سطحی و سواحل می شود.
کلید واژه: ویبریو، میگو، جداسازی، سواحل جنوبی ایران